english
EN

علی اکبر اصفهانی

در هتل سنتی اصفهان، مجموعه‌ای از داستان‌های دست‌نویس و روایت‌های تاریخی از اوایل دوران صفوی تا اواخر قاجار با دقت توسط تیم هتل گردآوری و نوشته شده است. این داستان‌ها سپس در اختیار یک هنرمند تصویرساز قرار گرفت تا با الهام از این روایت‌ها، تجسمی بصری از گذشته را خلق کند.
هنر تصویرسازی، هنری است که در آن هنرمند با استفاده از قلم، رنگ و تخیل خود، مفاهیم و صحنه‌ها را از دنیای کلمات به دنیای تصویر منتقل می‌کند. هنرمند ما، پس از مطالعه دقیق این داستان‌ها، آنچه را که در ذهنش شکل گرفته بود به تصویر کشید و با دقت و ظرافت، لحظات مهم و تاثیرگذار تاریخ را زنده کرد.این تابلوهای نقاشی که اکنون در پذیرش هتل قرار دارند، چیزی فراتر از نقاشی‌های معمولی هستند؛ هر تابلو، تجسمی از روح داستان‌هاست و همچون پنجره‌هایی به دوران‌های گذشته، روایتگر لحظات و رویدادهای سرنوشت‌ساز تاریخ ایران است.

علی اکبر اصفهانی

اگر معماران عصر صفوی تنها یک مسجد را بعنوان چکیده انواع هنرهای معماری، کاشی کاری، خطاطی و … در اصفهان بنا می کردند، آن مسجد بی شک همین مسجد جامع عباسی می شد که امروز در ضلع جنوبی میدان نقش جهان واقع است. بر پیشانی این شاهکار معماری قرن یازدهم یک نام بیشتر از بقیه به چشم می آید:«و بمعماریه من فی العمل کالمهندسین و هو النادر اوانی الاستاد علی اکبر الاصفهانی». استاد علی اکبر اصفهانی معمار برجسته دوره صفوی لقب معمارباشی شاه عباس را هم داشته. او به همراه استاد محمدعلی(معمار مسجد شیخ لطف الله) و حیدرعلی اصفهانی یک مثلث طلایی در عصر صفوی هستند که بسیاری از شاهکارهای معماری دوره شاه عباس را آنها خلق کرده اند. در معماری مسجد جامع عباسی البته معماران زیادی در کنار استاد علی اکبر بوده اند. کسانی نظیر استادبدیع الزمان تونی که اصالتا یزدی است ولی در اصفهان متولد شده و از معماران زبردست دوران شاه عباس است. او در بنای مسجد جامع عباسی نقش عمده ای داشته و به استاد علی اکبر اصفهانی کمکهای زیادی کرده است. استادعلی اکبر ظاهرا دستی هم در شعر و ادب داشته. تذکره نصرآبادی در باره او چنین می نویسد:« استاد علی اکبر معمارباشی اصفهانی مرد کدخدایی در نهایت آرامی و صلاح و درویشی است. مسجد جامع کبیر واقع در میدان نقش جهان به معماری اون به اتمام رسید. فکر شعر کم می کرد این رباعی به زبانش آمده:« آنکس که به نفس خود نبردی دارد/ با خویش همیشه سوز و دردی دارد/ گر خاک شود عدو وبر باد رود/ غافل نشوی که باز گردی دارد». این استاد برجسته امروز تنها و تنها در یک مجسمه خلاصه می شود. همه عظمت و شکوه مهندسی این مرد بزرگ، برای نسل امروز اصفهان، فقط یک مجسمه است در بدترین جای ممکن. در انتهای بلوار هشت بهشت روبه روی اداره کل آموزش و پرورش مجسمه مردی با عصا و ردای چشم نواز به سوی شرق نگاه می کند. شاید اگر پیاده راه این منطقه کلنگش زده شود و از کوچه های پشت مسجد جامع عباسی راهی بدینسو باز شود، محل قرارگیری این مجسمه اندکی معنا و مفهوم پیدا کند. اما در شرایط فعلی هیچ تناسبی در قرارگیری مجسمه استاد علی اکبر اصفهانی در مکان فعلی وجود ندارد.

داستان عامیانه ای هم درباره نحوه پی ریزی بنای باشکو مسجد جامع عباسی توسط علی اکبر اصفهانی گفته می شود که معمارباشی پس از آغاز خاکبرداری به مدت هفت سال غایب می شود و پس از هفت سال که بازمی گردد در مقابل خشم شاه عباس می گوید که دلیل این غیبت تحکیم و نشست کامل پِی مسجد بوده است. ظاهراً این افسانه ریشه در سرعت زیاد ساخت مسجد جامع عباسی دارد.

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *